سایر احساس ها چگونه می توانند بر احساس جنسی تاثیر بازدارنده بگذارند و راه لذت و شادی را بر ما ببندند.
برای نمونه می بینیم که خشم ابراز نشده ممکن است سبب شود که ما پرخاشجویانه یا غیرمستقیم خود را از رابطه جنسی کنار بکشیم و یا از آن امتناع ورزیم.
در نمونه های دیگر دغدغه درست انجام دادن کار، یا اضطراب ناشی از مورد علاقه، طرف توجه یا احترام بودن، در میزان هیجان جنسی تاثیر می گذارد. نیاز به نزدیکی و صمیمیت یا سهیم شدن در غم کسی می تواند بر میزان لذت ما از رابطه جنسی تاثیر بگذارد.
گاهی به رابطه ای جنسی تن می دهیم نه بدان سبب که بدین کار مشتقایم بلکه بدین علت که به آغوشی گرم و پر مهر نیاز داریم اما به هماغوش گشتن قناعت نمی کنیم و خود یا جفت خویش را به پیشروی وادار می کنیم.
وقتی گونه ای از احسسات ابراز نشده بر فضای بستر مسلط می شود معمولا با دخالت خود محیط را آلوده می کند. احساسات خصمانه، ترس ایجاد می کند و ترس احساس بیگانگی و سکوت پدید می آورد و همه اینها رابطه جنسی را به کنشی خالی از احساس، بی روح و فاقد عشق مبذل می کند.
تماس جنسی برقرار شده است در حالی که قلب هر دو تن تهی از شور و التهاب و مملو از ترس و تنهایی است.